جدول جو
جدول جو

معنی شهر سبز - جستجوی لغت در جدول جو

شهر سبز(شَ رِسَ)
لقب شهر کازرون در فارس، زیرا که در بهار همه جلگه و شهر کازرون سبز میگردد و حتی روی سنگها را نوعی خزۀ سبز می پوشاند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
شهر سبز(شَ رِ سَ)
نام شهر کش است و این نام (کش) در قرون وسطی بر شهر سبز اطلاق میشده است:
شکرهای سمرقند از خط خوش
سواد شهر سبز آورده در کش.
یحیی بن سیبک نیشابوری.
رجوع به فهرست اعلام حبیب السیر ج 3 و مجالس النفائس ص 115 و ترجمه تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد براون ج 3 ص 221 و ترجمه سرزمینهای خلافت شرقی لسترنج ص 498 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ رِ سَ)
کنایه از دماغ تازه. (آنندراج) :
در این چمن سر سبز آن برهنه پادارد
که چار موسم چون سرو یک قبا دارد.
صائب (از آنندراج).
- امثال:
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد، نظیر: بهوش باش که سر در سر زبان نکنی. (امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شهر سازی
تصویر شهر سازی
بنای شهر ساختن شهر، تعمیر خیابانهاو کوچه های عمومی شهر
فرهنگ لغت هوشیار
شمشادزار محل رویش یکدست درختان شمشاد
فرهنگ گویش مازندرانی